ایلیاایلیا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

شیرین تر از عسل

سال تحویل .سفر به جنوب و بعد شمال و قرار وبلاگی

1395/2/24 1:54
685 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق نازم بلاخره سال 95 هم از راه رسید

اول برات عکس های لحظه سال تحویل و میزارم که سر حال و قبراق بیدار بودی دوش گرفته بودی و خوش تیپ کرده بودی تا در کنار هم لحظه سال نو رو جشن بگیریم

 الهی قربون قد و بالات .چشم بد ازت دور باشه عشقم محبت

 بغل

 داری عیدی هاتو میشماری بوس

 

 تزیینات سفره کار خودمه که با گل کریستالی درست شده زیبا

 

 

 روی جام ها گلهای کریستالی درستیدم و زدم و همین طور روی تنگ و ....

 

 

سال میمون عینک

 

پدر جون دایی جون طاها و شما زیبا روز اول عید خونمون مهمون بودن

 

 

عمو سعید هم همین طور آرام

ایشالا سالی پر از خوشی باشه برای همه و برای ما متنظر

niniweblog.comniniweblog.com

 

برای تعطیلات عید تصمیم گرفتیم شهر به شهر بریم سمت جنوب

قم کاشان .اردکان و  یزد . کرمان .بندر عباس و در اخر قشم محبت

یه سفر عالی و بینظیر که البته یه ضد حال به همراه داشت اونم دزدین موبایل من که همه عکسهامون تو همون گوشی بود

الان عکس زیادی ندارم جز چندتایی که با دروبین انداخته بودم

و یه سری عکس هم که تو صفحه انیستام گذاشته بودم (چون دوربین موبالیم عالی بود همه عکسها با اون بود به جز چندتایی که با دوربین انداختم اونم چون موبایلم خاموش شده بود )

 

مهم سلامتی پسر خوشگلمه فدای سرت صدقه سرت عزیزم  مهم  خاطرات سفر بود که همیشه به یادمونه

اردکان آرام با اون حلوا شکری و حلوا ارده های عالی و بینظیرش

اولین تجربه شتر سواری چشمک

 

پیر سبز چک چک (اتشکده )

نان محلی و چای سبز و  سوغات اردکان خوشمزه

niniweblog.comniniweblog.com

یزد

 بلند ترین بادگیر

امیر چخماخ

 زندان اسکندر

 صنایع نساجی یزد

 موزه مردم شناسی  یزد

 

اتشکده زیبا و بینظیر یزد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تنها کاروانسرای دایره شکل

 

niniweblog.comniniweblog.com

 

کرمان

 باغ شاهزاده ماهان کرمان

یه باغ فوق العاده زیبا

ناهار و تو باغ خوردیم که خیییلی جای باصفا و زیبایی بود

 

نمایی از باغ که متاسفانه فقط همین ها رو دارم

 

 

 

 سوغات کرمان

niniweblog.comniniweblog.com

بندر عباس

وقتی رسیدیم بندر عباس یه خونه اجاره کردیم

رفتیم بیرون شام خوردیم برگشتیم استراحت کردیم

فردا صبحش لباس های شستنی رو شستم و بعد حرکت کردیم به سمت ساحل

برعکس تهران که خبر داشتم هوا خیییلی سرده بندر حسابی گرم بود سر ظهر ها باید کولر ماشین روشن میشد

انقدر هوا خوب بود که تونستی مثل بقیه بری تو دریا بازی کنی

یه بادبادک از یزد برات خریده بودم که اونجا باهاش بازی کردی

 

 

من برای خودم یه شلوار و چادر بندری خریدم و باهاش عکس اندختم

 

 معبد هندوها

امدیم خونه استراحت کردین ناهار خوردیم رفتیم معبد هندوها

 

 

 

 

niniweblog.comniniweblog.com

 

قشم

سفرمون به قشم از طریق دریا بود با ماشین خودمون رفتیم تو کشتی

وقتی رسیدیم رفتیم  هتل ارسلان

برای شام امدیم بیرون از هتل و بعد  یکم پاساژ گردی کردیم برای شما یه اژدها یه البوم و... یه سری لوازم برای خودم خریدم .

همه جاهای دیدنی قشم و رفتیم دیدیم 

جزیره هنگام . دره ستاره ها  . اسکله کندالو .جنگلهای حرا و پاساژ ها

اما متاسفانه فرصت نکردم عکس ها رو تو انیستا بزارم اونهایی که تو  لاین گذاشته بودم هم پرید سکوت

خلاصه برای همین از قشم عکس ندارم دلخور

 

قلعه پرتقالی ها عینک

خوشمزه

اسکله کندالو

ازش عکسی ندارم برای یادگاری بلیتش و میزارم 

اینم بلیت دره ستاره ها

 این ادویه رو از جزیره هنگام خریدم

از جزیره زیای هنگام  هیچ عکسی ندارم

ابنها رو هم از  دکه ها و فروشنده های  که تو ساحل جنگلهای حرا بودن خریدم متنظر

جنگاهای حرا خیییلی عالی بود

قایق سواری عالی داشتیم کلی فیلم گرفتم اما همش رفت

ملوانمون عالی بود باعث شد بهمون حسابی خوش بگذره

 برای خرید رفتیم پاساژها رو بگردیم کاش نمیرفتیم اخه چیز خاصی هم لازم نداشتیم چون قبل از عید کلی خرید کرده بودم

اما برای کنجکاوی رفتیم و همون جا موبالیم دزده شد

همون شب برگشتیم به سمت تهران

این گلهای خوشگل و تو مسیر برگشت تو راه که ایستاده بودیم برام چیدی راضیبغل

niniweblog.comniniweblog.com

 

11 فرودین تهران بودیم

فرداش 12 فروردین حرکت کردیم به سمت شمال

13 بدر همراه خانواده همسری بودیم

چون برعکس جنوب شمال حسابی بارونی و سرد بود همگی تو باشگاه عمه  جمع شدیم ناهار اونجا بودیم طبق معمول کباب درست کردن اقایون ساعت 4 که بارون بند امد رفتین دریای چمخاله که خیلی سرد بود

 وقتی رسیدیم شمال رفتیم دور استخر نون و نمک  و این غذاهای خشمزه رو سفارش دادیم عالی بود خوشمزه

بعد از خوردن شام رفتیم خونه  بابابزرگ همسری  یکم اونجا موندیم عید دیدنی کردیم و برگشتیم  خونه استراحت کردیم  تا برای فردا که 13 بدر بود اماده شیم

 

 

 

 

 

اینم از سیزده بدر ما بوسمحبت

niniweblog.comniniweblog.com

 

16 فرودین هم  رفتیم خونه عمع صغی شما و رایان جونی با هم بودین اونجا

 

 17  فرودین رفتیم یه سر خونه عمع زینت بعد خونه دختر دایی و بعد یه سر پیش پدر جون

و بعد برگشتیم تهران

niniweblog.comniniweblog.com

 

20 فرودین یه قرار با دوستهای وبلگی داشتیم که عالی بود عااااااااااااااااااااااالی

 

 

 

 

 

از سمت چپ دوقلوهای نازنین الهام جون (کیانا و کیارش )

عشق من ایلیا محبت

 پسر خوشگل  شیما جون اقا شاهین

3 قلوهای سولماز جون  هانا جون  ارشا  جون و کوشا جون 

و دوقلوهای  اعظم جون  امیر عباس خوشگل و ارغوان ناز

 

 

عکس دسته جمعی زیبا

 

 

بچه ها در کنار باباهاشون

سفره ناهارمون

روز خییییلی خوبی بود درکنار دوستهای مهربونم جای اونهایی که نبودن خالی بود

 

niniweblog.comniniweblog.com

 

22 فرودین من و شما بعد کلاس رفتیم پارک لاله

 

niniweblog.comniniweblog.com

 

30 فروردین خاله لیلا و امیر حسین امدن خونمون .

 بعد  از اینکه رفتن ما هم حاضر شدیم بریم کلاس موسیقی .چون زود رسیدیم قبلش رفتیم  پارک

 

niniweblog.comniniweblog.com

 

niniweblog.comniniweblog.com

 

 

 

پسندها (4)

نظرات (7)

❤مامان سونیا❤
8 خرداد 95 8:33
واي هزار ماشالله چه مردي شده آقا ايليا خدا نگهدارش باشه خيلي وقت بود پستاتون رمز دار بود نميتونستم براتون نظر بگذارم چه خوب اين ÷ست بدون رمز بود و عكسهاي گل پسر رو ديدم و نظر گذاشتم
فاطمه مامان نيكا
20 خرداد 95 10:37
خيلي عالي هميشه به گردش وخوشي. حسابي لذت بردم از ديدن عكسها زهرا جون. ايلياي ناز وخوشگل رو ببوس
مامان مریم
21 خرداد 95 22:08
ماشاالله به ایلیا جون.ماشاالله به شما ... اصلا بهتون نمیاد یه پسر داشته داشته باشین....البته بزنم به تخته
زهره مامانی فاطمه
25 خرداد 95 13:50
سلام بر زهرا خانم ماشااله گل پسرچه آقایی شده برای خودش انشااله همیشه به سفر وشادی دزدیده شدن گوشیتون فدای سر گل پسر تنتون سالم باشه
زهرا مامان ایلیا جون
پاسخ
سلام عزیزم . قربونت عزیز دلمممممممممم اره بابا فدای سرش .
مامان نگار
29 خرداد 95 9:40
آدم از ديدن اين همه عكس زيبا سير نمي شه .خيلي قشنگ بود .با اجازه لينك شدي عزيز
زهرا مامان ایلیا جون
پاسخ
مرسی گلم لطف داری
ابراهیم
11 اردیبهشت 99 22:19
فراموش نشدین و نمیشین. به علی آقای گل سلام برسون و ایلیا رو از طرف من ببوس. نمیدونم گفتم بت یا نه، منم ازدواج کردم. یک فروردین 96 . خانمم هم سیده زهرا هست.