شهریور تولد پسر زیبای من .سرخه حصار .کلاس زبان و....
پسرم وقتی که تو دنیا بیای
چراغ خونهام رو روشن میکنی
پسرم وقتی بیای با خندههات
به دلم رنگ جوونی میزنی
پسر پسر زندگیم رو پر میکنه
پسر پسر قند عسل میشی برام
عصای دستم میشی تو بزرگ شدی
من از خدا غیر تو چیزی نمیخوام
سلام شیرین تر از عسل من
سلام عروسک ناز من
سلام زندگی من
تولدت مبارک عشق مادر
خدا رو شکر میکنم که تو دردونه نازنین و به من سپرده
با وجود تو دنیای من پر از هیاهو شده تو با وجودت با شیطونی هات رنگ زندگی منو عوض کردی
دوستت دارم نازدونه من
خدایا شکرت برای وجود این نعمت مثل همیشه میسپارمش به دستهای مهربونت
5 سالگی تو کامل کردی و وارد ششمین سال از زندگی شدی
امیدوارم همه عمر شاد و سر زنده باشی مونس مادر
برات عمری با عزت و تنی سلامت ارزو میکنم
بریم عکس ها رو ببینیم
تم تولدت رنگین کمونه
همه تزیینات و خودم با نمد برات درست کردم با کلی عشق و احساس
خوشحالم که خدا انقدر مهر تو رو تو دل من زیاد کرده که باعشق برات تولد بگیرم و از سختی ها لذت ببرم
تاریخ تولد ۹۵/۶/۴ روز ینج شنبه
ساعت تولدت
لباس رنگین کمونی
دوتا دیگه هم واسه مهمون ها سفارش دادم
به دخترها هم با نمد گلسر و سنجاق سر درست کردم دادم
اینم شاهزاره قلب مامان و بابا
این کوسن و خیییلی دوست داری گذاشتی رو تختت و میگی این یادگاری تولدمه
اینم کلاه و لباس رنگارنگت
لباس من و بابا هم رنگی رنگی بود
قربونت برم ماه شدی
فدای ژست گرفتنت
اینم ایلیا در کنار طاها
طاها و زهرا
فوت کردن شع تولدت
اینم شوق و ذوق یه پسر ناز
اینم پسرهای مهمون که عدد 5 و نشون میدن
مبینا و زهرا جون
عشقم در کنار بابا و دایی جونش
اینم کادوهای تولدت
مبارکت باشه عسل
شام تولدت هم به تعداد مهمون ها رون سوخاری +دوتا مرغ کامل سفارش دادم
سالاد رنگین کمونی درست کردم
کشک بادمجون
سالاد توپی
+نوشابه و نون باگت و ...
از چهارشنبه 3 شهریور مهمون داشتم
3 شهریور تولدم بود که اون روز بابا میخواست برام کیک بخره ولی من مخالفت کردم گفتم فردا تولد ایلیاست دیگه کیک نخر من خودم یه کیک خونگی درست کردم با یکم کاپ کیک
در کنار عمه اینها دور هم خوردیم خدا رو شکر خوش گذشت
همون روز یه سرم رفتیم بیرون و شهربازی شما و زهرا جون بازی کردین
8 شهریور تو کلاس موسیقی هم یه تولد کوچولو داشتی که سروین جون و تینا جون برات اهنگ تولد مبارک زدن و بهت یه برچسب بزرگ که برای تو با ارزش بود دادن
خانوم خان بهت یه کیف پول داد
مامان رادوین یه تراش خوشگل داد
منم برات یه کتاب خریدم
یه روز خوب دیگه
اول رفتیم منیره دنبال اسکیت
بعد رفتیم پارک شما بازی کردی با اسکیت بردت
بعد از اون هم کلاس اسکیت
یه روز خوب تو پارک جنگلی سرخه حصار
چادر زدیم و اتیش روشن کردیم و کلی اتفاق های خوب دیگه
بعد از اینکه حسابی بازی کردی لباستو عوض کردم رفتیم پارک ترافیک
اونجا با اسکوتر بازی کردی و ازمون قول گرفتی که یه سری هم با دوچرخه بیاییم
عید قربان .کشتارگاه گوشت کباب و..
شیطونی های من و پسری قبل از اماده شدن سفارش
25 شهریور ترم زبان و به پایان رسوندی
تصمیم گرفته بودم که اموزشگاه و عوض کنم
بردمت ازت تست گرفتن و خدا رو شکر گفتن که عالی هستی و 4 ترم بالا تر ثبت نامت کردن!!!!
البته من از اول قبول نکردم گفتم 3 جلسه امتحانی میارمش اگه دیدم میتونه ثبت نام میکنم
خلاصه اولین جلسه شروع کلاس ها 27 شهریور بود
پ.ن :پسر باهوش من این ترم و هم باموفقیت پشت سر گذاشتی و من برات جشن گرفتم ایشالا تو پست ابان برات میزارم
عید سعید غدیر خم و عیدی های ما 30 شهریور
ماه زیبای تولدت به پایان رسید و من برات 120 جشن تولد ارزو میکنم و یه دنیا شادی
تا پست بعدی