ایلیاایلیا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

شیرین تر از عسل

نیمه دوم ماه فرودین

14 فرودین .که میشد جمعه .رفتیم جمعه بازار لنگرود کلی وسایل خوردنی و ...خریدم +دو تا جوجه اردک و یه جوجه اینم جوجه اردک ها و ...که تو باغچه برای خودشون کیف میکنن   از شنبه بابایی رفت سر کار .هنوز پروژه  شمال به پایان نرسیده و ما همچنان شمال هستیم . هوا خیییلی عالی شده هر روز به هوای اینکه جوجه ها هم یه هوایی خورده باشن می اییم حیاط شما بازی میکنی و من هر روز کارم شده رسیدگی به باغچه . فقط این بین برای بابا یه کاری پیش امد و رفت تهران اون کار و انجام داد و دوباره برگشت .منم به خاطر روز مادر با بابایی نرفتم چون میخواستم حتما 5شنبه سر خاک باشم (این چند روز پدر جون شبها پیش ما بود ) خلاصه این شد که 5 شنب...
6 ارديبهشت 1394
1271 10 28 ادامه مطلب

13 روز تعطیلات

سلام گل ناز مامان این اولین پست سال 94 هست که میخوااام خاطرات اول فرودین تا 13 رو برات تعریف و  ثبت کنم گل نازم همون طور که تو پست قبل گفتم صبح روز 2 فرودین شمال بودیم بعد از کمی استراحت مامانی  دست به کار شدم  و یه جارو و گرد گیری اساسی کردم همه جا تقریبا تمیز بود اخه فقط  یک ماه بود که تهران بودیم و قبل از رفتن همه جا رو تمیز کرده بودم یه جورایی خونه تکونی خونه شمال بود برام . بعد از تمیز کردن سفره سفت سین و که با خودم اورده بودم شمال و دوباره چیدم . اینم عکس خوشگل پسرم با سفره هفت سین تو خونه شمال   بعد از شام تصمیم گرفتیم بریم خونه پدر جووون برای عید دیدنی .وقتی زنگ زدیم فهمیدیم که ...
1 ارديبهشت 1394

سلام ماه زیبای خداا

سلام عشقم . امدم تا از خاطرات اخرین ماه سال برات بنویسم .منو ببخش نازنینم که انقدر دیر برات پست گذاشتم   اسفند زیبا با تمام هیاهو هاش و بدو بدوهاش و تاب و تبش از راه رسید . قشنگ تر از اون این که اول اسفند تولود باباست و این ماه زیبا رو زیبا تر کرده برامون         اول اسفند بابایی رفته بود خونه جدیدمون تا اخرین تمیز کاری ها و جا به جایی ها رو انجام بده .این شد که من و شما با پدر جون رفتیم یه کیک کوچیک گرفتیم یه چای تازه دم گذاشتم کادوی بابایی رو برداشتیم و رفتیم خونمون .تا اونجا جشن بگیریم .... عزیز دلم تولودت شکوفه بارون .دوست دارم مهربون من  من و ایلیا  دوستت ...
25 فروردين 1394